پليس و بررسی صحنه ي جرم (2)

نويسنده : جوليا لايتون
مترجم : محمود کريمي
منبع : راسخون

در صحنه ي جنايت : يافتن مدارک :

هدف از مرحله ي جمع آوري مدارک ، پيدا کردن ، جمع آوري و نگهداري از همه ي مدارک فيزيکي است که ممکن است به بازسازي جرم و شناسايي مجرم مي توانند به هر صورتي وجود داشته باشند . برخي از انواع مدارکي که يک CSI مي تواند در صحنه ي جرم بيابد ، در زير آمده است :
1 ـ مدارک نشانه اي ( چيزي که از شليک گلوله باقيمانده باشد ، باقيمانده ي رنگ ، شيشه شکسته ، مواد شيميايي ناشناس ، مواد مخدر ) .
2 ـ اثار ( اثر انگشت ، ردپاها ، آثار ابزار )
3 ـ ترشحات بدن ( خون ، آب دهان ، استفراغ و ... )
4 ـ موها و الياف
5 ـ مدارک سلاح هاي سرد و گرم ( چاقوها ، تفنگ ها ، سوراخ هاي گلوله ها ، پوکه فشنگ )
6 ـ مدارک مشکوک ( دفتر خاطرات ، يادداشت خودکشي ، دفترچه ي تلفن ، اسناد الکتريکي مثل پيامگير تلفن ، کالر آي دي ، ايميل و ... )

با داشتن نظريه هايي در مورد جرم در ذهن ، مامورين CSI شروع به انجام جستجوي نظام مندي براي دست يافتن به مدارک متهم کننده مي کنند و در اين راه ، يادداشت هاي خيلي دقيقي بر مي دارند . اگر يک جنازه در صحنه باشد ، احتمالاً جست وجو از آنجا شروع مي شود .

آزمايش جسد :

يک مامور CSI ممکن است شروع به جمع آوري مدارکي از جسد در همان محل وقوع جرم بکند يا صبر کند تا جسد به سرد خانه برسد . در هر کدام که رخ دهد ، CSI بازرسي هايي بصري بر روي جسد و منطقه ي اطراف آن در صحنه ي جرم انجام مي دهد ، عکس مي گيرد و يادداشت هايي دقيق بر مي دارد . قبل از آنکه جسد را جا به جا کنند ، CSI يادداشت هايي با جزئيات دقيق بر مي دارد . اين يادداشت ها شامل اين موارد است :
1 ـ آيا هيچ گونه علامت يا لکه اي بر روي لباس ها وجود دارد ؟
2 ـ آيا لباس ها در مسير خاصي بالا زده شده است ؟ اگر اين چنين است ، نشانگر کشيده شدن است .
3 ـ آيا هيچ گونه کبودي ، بريدگي يا اثري روي بدن ديده مي شود ؟ آيا هيچ زخم دفاعي ( که براي دفاع از خود به وجود آمده باشد ) وجود دارد ؟ آيا هيچ گونه جراحت يا آسيبي که نشانگر تناقض يا عدم تناقض با علت اوليه مرگ باشد وجود دارد ؟
4 ـ آيا آشکارا چيزي وجود دارد که گم شده باشد ؟ آيا نشانه اي در محلي که ساعت مچي بسته مي شود يا حلقه قرار مي گيرد وجود دارد يا نه ؟
5 ـ اگر خوني به مقدار زياد وجود دارد ، آيا مسير جاري شدن آن بر طبق قوانين گرانش است . اگر اين طور نيست ، جسد ممکن است جا به جا شده باشد .
6 ـ اگرخون در ناحيه هاي اطراف جسد وجود ندارد ، آيا با دليل اوليه مرگ تناقض ندارد ؟ اگر چنين نيست احتمالاً جسد جا به جا شده است .
7 ـ آيا هيچ ترشحات بدني در کنار خون وجود دارد ؟
8 ـ آيا هيچ گونه فعاليت حشره اي روي جسد وجود دارد ؟ اگر چنين باشد ، CSI احتمالاً با يک حشره شناس قانوني تماس مي گيرد تا براساس نشانه ها تشخيص دهد که اين شخص کي مرده است .
پس از انتقال دادن جسد ، CSI همان معاينه ها و مشاهده ها را براي ديگر قسمت هاي بدن مقتول انجام مي دهد . در اين قسمت ممکن است که CSI دماي جنازه و دماي اتاق مقتول را اندازه بگيرد تا متوجه شود کي قرباني فوت کرده است . ( البته به صورت تخميني ) اگر چه دانشمندان قانوني در اين باره معتقدند که تشخيص زمان مرگ قرباني ، بي نهايت غير قابل اعتماد است چرا که بدن غيرقابل پيش بيني است و متغيرهاي بي شماري در تشخيص اين زمان مي توانند تاثير بگذارند . ( در هر صورت CSI مي تواند تخمين بزند ) . CSI اثر انگشت مقتول را هم در صحنه يا اداره ي ME بر مي دارد . ( اداره ي پزشکي قانوني )
به محض آنکه CSI مستند سازي خود از شرايط بدن و محيط اطراف آن را به پايان رساند ، تکنسين ها بدن را در يک پارچه ي سفيد مي پيچيند و دستها را در کيسه هاي کاغذي قرار مي دهند و آن را براي انتقال به سرد خانه و انجام کالبدشکافي بر مي دارند . اين گونه کارهاي احتياطي براي حفظ کردن آثار هر گونه مدرک بر روي قرباني است . يک CSI ممکن است در کالبد شکافي هم شرکت کند ، تصاوير و فيلم هاي بيشتري تهيه کند و مدارک بيشتري جمع آوري کند به خصوص نمونه هاي بافت هاي اعضاي اصلي بدن را تا بعداً در آزمايشگاه جنايي آنها را تحليل کنند .

بررسي صحنه :

چندين الگوي جستجو براي يک CSI وجود دارد تا با انتخاب يکي از آنها ، مطمئن شود که منابع را کاملاً تحت شمول داشته است و نهايت استفاده را از آنها برده است . اين الگوها مي توانند چيزي شبيه به موارد زير باشند :
1 ـ جستجوي دروني حلزوني : CSI از قسمت هاي پيراموني صحنه شروع مي کند و به سمت مرکز به صورت حلزوني پيش مي رود . الگوي حلزوني براي وقتي که تنها يک CSI در صحنه است ، مناسب است .

2 ـ جستجوي حلزوني بيروني : CSI از مرکز صحنه يا از جسد شروع مي کند و به سمت خارج به صورت حلزوني پيش مي رود .

3 ـ جستجوي موازي : همه ي اعضاي تيم CSI در يک خط مي ايستند . در يک خط مستقيم گام بر مي دارند و با سرعت يکسان از يک انتهاي صحنه ي جرم به انتهاي ديگر حرکت مي کنند .

4 ـ جستجوي شبکه اي : جستجوي شبکه اي در حقيقت يعني 2 جستجوي موازي که با هم زاويه ي 90 درجه مي سازند و يکي پس از ديگري آغاز مي شوند .

5 ـ جستجوي ناحيه اي : در يک جستجوي ناحيه ، صفحه ي جرم را به منطقه هاي عملياتي تقسيم مي کند و هر عضو تيم يک منطقه را بر عهده مي گيرد . ممکن است اعضاي تيم پس از جستجوي منطقه ي مربوط به خود ، مناطق را با يکديگر عوض کنند تا از جستجوي کامل صحنه ي جرم مطمئن شوند .

در هنگام کنکاش صحنه ي جرم ، يک CSI براي اين جزئيات کنکاش مي کند :
1 ـ درها و پنجره ها قفل هستند يا نه ؟ باز هستند يا بسته ؟ آيا آثار ورود اجباري مانند قفل شکسته يا آثار ابزار وجود دارد يا نه ؟
2 ـ آيا خانه داراي نظم خوبي است ؟ اگر اين طور نيست آيا محيط شبيه محل يک درگيري به نظر مي آيد يا اصلاً به خاطر بي نظمي قرباني بوده است ؟
3 ـ آيا نامه اي در محيط نيافتاده است ؟ آيا نامه باز شده است ؟
4 ـ آيا آشپزخانه داراي نظم خوبي است ؟ آيا غذاي نيم خورده اي وجود دارد ؟ آيا ميز مرتب است ؟ اگر اين طور است ، براي چند نفر ؟
5 ـ آيا آثاري از يک ميهماني به چشم مي خورد مثل ليوان هاي خالي يا جا سيگاري پر ؟
6 ـ اگر جا سيگاري ها پر هستند ، چه مارکي از سيگار در آنها وجود دارد ؟ آيا هيچ گونه اثر رژ لب يا نشانه هاي دندان بر روي ته سيگارها وجود دارد ؟
7 ـ آيا چيزي وجود دارد که به نظر بيايد جا به جا شده است . يا متعلق به اين مکان نباشد ؟ مثلاً ليواني با آثار رژ لب بر روي آن در آپارتمان يک مرد .
8 ـ آيا زباله اي در سطل هاي زباله وجود دارد ؟ آيا چيز غير معمولي در زباله ها وجود دارد ؟ آيا زباله ها به ترتيب وقوع زماني صحيح قرار گرفته اند ( بر اساس تاريخ روي نامه ها و يا ديگر کاغذها ) ؟ اگر اين گونه نباشد ، احتمالاً کسي در زباله هاي قرباني دنبال چيزي مي گشته است ؟
9 ـ آيا ساعت ها زمان درست را نشان مي دهند ؟
10 ـ آيا حوله هاي حمام خيس هستند ؟ آيا حوله هاي حمام گم شده اند ؟ آيا هيچ اثري از تميزکاري وجود دارد ؟
11 ـ اگر جرم شامل تيراندازي هم مي شود ، چند گلوله شليک شده است ؟ CSI تلاش مي کند تا محل اسلحه ، محل هر گلوله ، هر سوراخ گلوله و هر پوکه فشنگ را بيابد .
12 ـ اگر جرم شامل چاقو کشي است ، آيا محرز است که چاقويي از آشپزخانه قرباني گم شده است ؟ اگر چنين است ، احتمالاً جنايت با قصد قبلي نبوده است .
13 ـ آيا هيچ گونه اثر کفشي بر روي کاشي هاي کف اتاق ، کف پوش چوبي يا مشمع کف اتاق وجود دارد ؟ يا حتي در فضاي دقيقاً مجاور ساختمان در بيرون ؟
14 ـ آيا هيچ گونه آثاري از رد تايراتومبيل در قسمت جلوي خانه يا منطقه بيرون از ساختمان وجود دارد ؟
15 ـ آيا هيچ لکه خوني روي ديوارها ، سقف يا کف وجود دارد ؟
فرآيند واقعي جمع آوري مدارک فيزيکي بسيار کند پيش مي رود . هر وقت که CSI يک مورد از مدارک را بر مي دارد بايد آن را بسته بندي کند ، برچسب بزند و آن را براي سند صحنه ي جرم شرح دهد . بسته به شرايط و منابع انواع مختلفي از مدارک مي توانند در صحنه ي جرم يا آزمايشگاه جنايي جمع آوري شوند . مثلاً آقاي کلايتون ، اثر انگشتي را در صحنه ي جرم نا پیدا باقي نمي گذارد . او هميشه آثار انگشت را براي ظهور در يک محيط کنترل شده به آزمايشگاه مي فرستد . در قسمت هاي بعدي به روش هاي جمع آوري مدارک خاص مي پردازيم .
( اين چند نکته را در ذهن داشته باشيد ) :
1 ـ صحنه هاي جرم 3 بعدي هستند ، CSI بايد به خاطر بسپارد که بالا را هم نگاه کند .
2 ـ اگر يک CSI ، نور فلاش را از زواياي متنوع بتاباند ، يا حتي نورپردازي بزرگي انجام دهد ، سايه هاي جديد ايجاد مي کند که مي تواند مدارکي را آشکار کند .
3 ـ به دست آوردن DNA از ته سيگار خيلي آسان است .

جمع آوري مدارک کوچک :

در جمع آوري مدارک کوچک از صحنه ي جرم ، يک CSI اهداف مختلفي در ذهن دارد : احياسازي جرم ، شناسايي فردي که مرتکب جرم شده است ، بسته بندي و نگهداري مدارک و جمع آوري آنها به صورتي که در دادگاه قابل ارائه باشند .

مدارک کوچک :

اين نوع مدارک مي تواند شامل اين موارد باشد : بازمانده هاي شليک اسلحه ، باقيمانده هاي رنگ ، مواد شيميايي ، مواد شيميايي ، داروهاي غير مجاز و ...
براي جمع آوري مدارک کوچک ، يک CSI : وسايلي مثل انبرک ، کيسه هاي پلاستيکي درب دار ، يک چاقو و دستگاه مکش فيلتر دار استفاده می کند. مامور CSI همچنين کيتي در اختيار دارد که در آن مي توان دستکش يک بار مصرف لاتکس ، نيم پوتين ، ماسک صورت ، روپوش و يک کيسه زباله یافت.
اگر در اين جرم ، اسلحه اي هم وجود داشته است ، CSI لباس هاي قرباني و هرکسي که احتمالاً در صحنه جرم بوده است را جمع آوري مي کند تا آزمايشگاه بر روي آن آزمايش GSR انجام دهد . GSR بر روي قرباني مي تواند نشان دهنده ي شليک از فاصله ي نزديک باشد و GSR بر روي ديگر افراد مي تواند آنها را به عنوان مظنون معرفي کند . CSI کيله لباس ها را در کيسه هاي کاغذي مهر و موم شده قرار مي دهد تا به آزمايشگاه منتقل شود . اگر CSI مواد دارويي يا مخدر و يا پودر ناشناخته اي را در صحنه ي جرم يافت ، او آنها را با چاقو جمع آوري مي کند و هر نمونه را در بسته اي استريل و مجزا ، مهر و موم مي کند . آزمايشگاه مي تواند آن ماده را مشخص کند ، خلوص آن را مشخص کند ، و بفهمد که چه مواد ديگري در نمونه ي آورده شده به آزمايشگاه وجود دارند ( که معمولاً دز کمي هم دارند ) . اين آزمايش ها مي تواند صاحب ماده ي مخدر يا دارو را مشخص کند ، دخالت مواد در جرم و اينکه آيا اين مواد قرباني را کشته يا صرفاً او را ناتوان ساخته است ، مشخص کند .
تکنسين ها در آزمايشگاه پس از آن که تختخواب ، لباس ها ، حوله ها ، بالشتک هاي کاناپه و ديگر چيزهايي از اين قبيل که صحنه ي جرم يافت شده است را تکان دادند و بررسي کردند ، مدارک کوچک بسياري پيدا مي کنند . در آزمايشگاه جنايي دنور متعلق به اداره ي بازرسي کلرادو ، تکنسين ها موارد مورد بررسي را در يک اتاق استريل و بر روي يک صفحه ي بزرگ و پوشيده با کاغذ بررسي مي کنند .

اتاق بررسي مدارک کوچک دنور ، اداره ي بازرسي کلرادو
پس از اين مرحله ، تکنسين ها هرگونه مدارکي را که پيدا کرده اند به قسمت مربوطه مي فرستند . در آزمايشگاه مدارک کوچک باقي مي مانند ، داروها و مواد مخدر غير مجاز و مواد ناشناخته به آزمايشگاه شيمي برده مي شوند و موها به آزمايشگاه DNA فرستاده مي شوند .

ترشحات بدن :

ترشحات بدن که در يک صحنه ي جرم يافت مي شوند چيزهايي از قبيل خون ، بزاق ، استفراغ و ترشحات جنسي هستند . براي تشخيص و جمع آوري اين گونه مدارک ، يک CSI از چيزهايي مثل چاقوي کالبد شکافي ، اسلايدهاي نمونه برداري ، انبرک ، قيچي ، پارچه هاي چهارگوش استريل ، نور ماوراء بنفش ، عينک هاي محافظ چشم و ماده ي لومينول ( Lominol ) استفاده مي کند .
همچنین CSI از کيت هاي جمع آوري خون براي نمونه گيري از مظنونين يا نمونه گيري از قرباني زنده جهت مقايسه استفاده مي کند .
اگر قرباني مرده باشد و روي جسد خون وجود داشته باشد ، CSI دو نمونه خون تهيه مي کند . اول با برداشتن قسمتي از پارچه لباس قرباني که به خون آغشته است . دوم با استفاده از يک قطعه پارچه استريل و مقدار کمي آب مقطر براي گرفتن نمونه خون از جسد . خون يا بزاقي که از جسد گرفته مي شود ممکن است به کسي غير از قرباني متعلق باشد و آزمايشگاه آزمايش DNA را بر روي نمونه انجام مي دهد . بنابراين بعداً مي توان اين نمونه را با نمونه ي گرفته شده از يک مظنون مقايسه کرد . CSI از ناخن هاي قرباني هم نمونه مي گيرد . اگر درگيري قبل از مرگ واقع شده باشد ، پوست مظنون ( و در نتيجه DNA او ) در زير ناخن هاي قرباني ممکن است ديده شود . اگر خون خشک شده اي روي اثاثيه موجود در صحنه جرم وجود داشته باشد ، CSI کل اثاثيه را به آزمايشگاه مي فرستد . يک کاناپه چندان چيز غير معمولي به عنوان مدرک نيست . اگر خون بر روي چيزي که قابل حمل به آزمايشگاه نباشد ، وجود داشته باشد ، مثلاً روي ديوار يا وان حمام ، CSI مي تواند آن را با يک چاقوي جراحي بتراشد و در بسته هاي استريل قرار دهد . CSI از نور ماوراء بنفش سيار و ماده لومينول براي آشکار سازي خون هايي که شسته شده است ، استفاده مي کند .
اگر خوني در صحنه ي جنايت باشد ، اين خون ها مي توانند الگوهاي پاشش خون باشند . اين الگوها مي توانند نوع سلاح مورد استفاده را مشخص کنند . مثلاً وقتي که چوب بيسبال به يک منبع خون ضربه مي زند و محکم بر مي گردد . الگويي به نام (الگوي Cast-off ) ايجاد مي کند . قطرات معمولاً بزرگ هستند و شکل اشک دارند . اين الگو نشان دهنده ي ضربات چندگانه توسط جسمي سر پهن است . چرا که به طور معمول در اين حالت در اولين ضربه با خون تماسي برقرار نمي شود . يک " الگوي انرژي زياد " از قطرات خيلي ريز تشکيل شده است و مي تواند نشان دهنده ي شليک اسلحه باشد . تحليل پاشش خون مي تواند نشان دهنده ي اين باشد که خون از چه مسيري آمده است و چند ضربه ي مجزا اين الگو را ايجاد کرده است .
تحليل الگوي خون با اندازه و شکل لکه ، اندازه و شکل قطرات خون و تمرکز قطرات درون الگو سر و کار دارد . CSI از الگوهاي خون عکس مي گيرد و ممکن است با يک متخصص پاشش خون تماس بگيرد تا تحليل الگو کند .

موها و الياف :

يک CSI از وسايلي مثل شانه ، انبرک ، ظروف و دستگاه جارو برقي فيلتردار براي جمع آوري الياف و موهاي موجود در صحنه ي جرم استفاده مي کند . مثلاً در پرونده هاي تجاوز به عنف ، CSI همراه با قرباني به بيمارستان مي رود و در حين انجام معاينات پزشکي ، از الياف و موهاي موجود ، نمونه گيري مي کند . CSI هر مو و الياف را در بسته هاي جداگانه به آزمايشگاه مي فرستد . CSI ممکن است الياف فرش را از کفش يک مظنون پيدا کند . آزمايشگاه مي تواند اين الياف را با الياف يافته شده از خانه ي قرباني مقايسه کند . تحليل گران در آزمايشگاه با استفاده از مقايسه ي DNA موجود در مو مي توانند مظنون بودن يا نبودن شخصي را تعيين کنند . مويي که بر روي يک ابزار يا اسلحه يافت شود ، مي تواند نشان دهد که آن ابزار يا اسلحه در ارتکاب جرم مورد استفاده قرار گرفته است .
آزمايشگاه جنايي مي تواند مشخص کند که موها از چه جانداري است ( گاو ، سگ ، انسان و ... ) و اگر از انسان است تحليل گران مي توانند ، نژاد آن انسان ، قسمتي از بدن که مو از آن جدا شده ، اينکه از بدن جدا شده يا کنده شده است و اينکه رنگ شده است يا نه را مشخص کنند .